گزیده سوزناک ترین شعر نو درباره مرگ


شعر نو درباره مرگ

مرگ در این شب تابناک
شب بود و ستاره ای که شاید در نور خودش گم شده بود،
صدایی از سوی شاعری دیوانه شب را چنان تابناک کرده بود به سایه ای،
زندگی میگذشت،
چراغی از سوی مردکی که شاید آرزویش خواب دیدن ستاره ای بود در شب آخرین، شب را به اوج می رساند
حرفی از سکوت نقره ای زوال یاد کهنه گی نبود
آرام بود شب ما،
شعر زیبا از خاطره ای که در دورترین ذهنش فاسد شده بود سخن می گفت،
ذهن زیبا بود،
مرگ در این شب از هر ستاره پر زیبا زیبا آواز سر میداد
شب ما آغاز شده بود
حرف نبود،
تنها ستاره ای بود که در گم ترین نور خودش غرق شده بود.

شاعر ع.تاریک

separator line

شعر نو در وصف مرگ

مرگ ستاره
آسمان را نگاه
خفته در دلش هزار همهمه
انفجار را نور می بینیم
مرگ را چشمکی زیبا
چو مرگ ستاره که از دور زیباست
مرگ درون من از دور،
به سان لبخند است
می‌خندم و این،
ظاهر صد درد است
آری، این منم:
خموش از درون طوفان
من پر هیاهوی آرامم
ستاره‌ای که سال‌هاست مرده،
اما رخشان!…

شاعر زهره پورشیخعلی

separator line

شعر نو در مورد مرگ

مرگ عاشقان زیباست

باغی از صنوبرها
ارغوانی از آتش
رودباری از الماس
وز کبوده جنگل ها
مرگ در خزان فریاد
آن زمان که می پوسد
ریشه های ابریشم
برگهای نیلوفر
وز کبوده می ماند
سایه های خاکستر
مرگ هیچ زیبا نیست
مرگ عاشقان زیباست
مرگ عاشقانه ی شهر
مرگ عاشقان در شب
با شکوهتر مرگی ست
مرگ عاشقانه ی رود
بر کناره ی دریا
مرگ نیست
وز مرگش می خوانی
مرگ شاهوار اینست

شاعر م.آزاد

separator line

شعر عید نوروز کارو | اشعار زیبای کارو درباره نوروز و حاجی فیروز

شعر همه روز روزه بودن از شیخ بهایی

شعر روز ۱۳ بدر شهریار : سیزده بدر در شعر استاد شهریار

شعر زیبای قرارمان فصل انگور شراب که شدم بیا تو جام بیاور من جان